- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیه السلام ( مناجات اول جلسه)
قبل از شروع خـلـقت تابـیـده آفـتـابش لب تشنهای که عمریست دلها شده کبابش گـفـتـیـم الـسـلام و فـوراً عـلـیـکم آمـد جانم به این سلام و جانم به این جوابش تکـلـیف را ادا کرد با نـفـس مطـمـئنه پس میکند خداوند با ارجعی خـطابش هرکس که عمر خود را خرجحسین کرده یومالحساب پاکاست پیش خدا حسابش حرف امام خیر است حتی زمان نفرین حـر دُرِّ کربلا شد تنها به یک عتابش راه هـزار سالـه طـی میشـود به آنی از برکت حـسین و کـشتی پر شـتابش کـم از حـرم ندارد این روضههای آقا ما در حرم نشستیم در محضر جنابش پیش نگاه اطـفـال مستانه مـوج مـیـزد ما با فـرات قهـریم با قـطرههای آبـش یارب چه بود حکمت کز داغ این مصیبت نیزه نشین حسین و دلخون شود ربابش
: امتیاز
|
مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیه السلام ( مناجات اول جلسه)
مِی خوارهایم و با مدد از ذکرِ یا حُسین هستـیم مَستْ، تا اَبـد از ذکرِ یا حُـسین رحمت به شیر مادر هر کس که مثل ما دائم به فیض میرسد از ذکرِ یا حُسین ای دل بگـیر دامن او را به هـر دیـار ای لب بگو به هر بَلَد از ذکرِ یا حُسین آن جا که در مـقام شرف کم میآورند صدها دعای مُـستـند از ذکرِ یا حُسین بـالله قـسم ذلـیـل شـود در تمـامِ عُـمـر هرکس که دست میکشد از ذکرِ یا حُسین امضای فـاطمه بـخـورَد پایِ نـامهاش هر ذاکری که دم زَنَد از ذکرِ یا حُسین اصلاً پِیِ شُــمارشِ فـضلش مباش دل چون میشود خجل عدد از ذکرِ یا حُسین از ذکـرِ عشق هـیچ نفهمیده، ای رفیق پیری که ساده بُگذرد از ذکرِ یا حُسین این جمله را مـسیح هم اِقـرار میکنـد صد مُرده زنده میشود از ذکرِ یا حُسین
: امتیاز
|
مدح و مناجات با سیدالشهدا علیه السلام ( مناجات اول جلسه)
ای که نامت تا قیامت حُسنِ بیحد، یاحسین سرنوشتم را خدا با تو رقم زد، یا حسین شاهکارِ خلقتی، عشق تو شد سنگ محک شد جدا با حُبّ و بغضت، خوب از بد، یاحسین از طفـولیت شدم دلـدادهات چون مادرم؛ پیش چشمم اشک ریزان گفت ممتد: یاحسین »مُحییالاموات» با اذنِ خدا در دستِ توست «قاضیالحاجات»! حاجاتم نشد رد، یاحسین بد ضرر کرد و یقیناً بر یقینش لطمه زد هرکه شد در کارِ اعجازت مردّد یاحسین رفت از مُلکش سلیمان، مور شد در محضرت کربلایت شد برایش قصد و مقصد یاحسین در حریمت پهن شد بالِ ملائک! چون تویی صاحبِ عرشیترین ایوان و مرقد، یاحسین عاقبت میآورم «سر» را برایت پیشکش پس شهیدم کن! نگو هرگز…نباید یاحسین
: امتیاز
|
آغاز ماه محرم و مناجات با سیدالشهدا علیه السلام
شکر خـدا که باز نگـاهـت مرا گرفت آلـودهای ز لـطف تو بوی خـدا گرفت شکر خـدا لـباس عـزا بر تـنم نـشست این پُر گـناه، پیکـر ما هم جـلا گرفت یک سال میشود که به تقـویم خیرهام آخر رسید ماه غمت، روضه پا گرفت خـیـلی کـشیدهام غـم و دلـشورۀ تو را بـوی بهـشت آمد و دلـشوره را گرفت ایکاش این دهه وسط روضهات به ما میگفت مادرت: که دعای شما گرفت امـسال اربعـین، هـمه مهـمان زیـنـبـیم زهـرا بـرایـمـان سـفـر کـربلا گـرفت بـگـذار تـا بـیـایـم و سـر را فــدا کـنـم آنجا که تیر حرمله، از ما تو را گرفت آنجا که تیر آمد و در سیـنهات نشست آنجا که شمر موی تو را بیهوا گرفت امسال قـول میدهم از غـصّه دق کنم از داغ اینکه رأس تو بر نیزه جا گرفت بالا گرفت پیکـرتان را به روی دست با گریه گـفت پیرهنت را کجا گرفت؟ »آیـا تویی بـرادر من؟ نیـست بـاورم« شد تیـره آسـمان و همه ماسـوا گرفت »رو کرد بر مدینه، که یا ایها لرسول« اینجای روضه بود، دل مصطفی گرفت
: امتیاز
|
آغاز ماه محرم و مناجات با سیدالشهدا علیه السلام
دوباره پُـر شده قلب من از هوای شما گرفت دست مرا اشک روضههای شما دوباره بیسر و سامان روضهها هستم چـراغ راه شـبـم پـرچـم عـزای شـمـا تـویی دلـیل هـمـیشه بـهـاری چـشـمـم خـیـال گـریـه ندارم به جـز برای شما دوباره پیرهنم غـرق حُسن یوسف شد وزیـد بـوی مُـحـرّم ز نـیــنـوای شـمـا در این لباس عزا پیر میشوم هر سال چه خوب میگذرد عمر من به پای شما تـمام عـمر درون دلـم که خانۀ توست نخـواستم بـنـشـیـند کـسی به جای شما قسم به خاطرههایی که در خیال من است نـمیرود ز سـرم فـکـر کـربـلای شما
: امتیاز
|
آغاز ماه محرم و مناجات با سیدالشهدا علیه السلام
سوگـند بر نسـیم دل انگـیز مـاتمت ما زنـده مانـدهایم به شوق مُحـرّمت چون رود خستهای که به دریا رسیده است آرام میشـویـم فـقـط پـای پـرچـمت از سنگـلاخ مهـنت دنیا عـبور کرد هر کس گذاشت پای دلش جای مقدمت ای شور عـشق لذت شیرین زندگی آهـنگ زنـدگـانی ما نـوحـه و دمت مردم تمامِ عـمر گریـزانِ از غـمـند ما بر خلاف جمع شدیم عاشق غمت از من گذشت خوب غلامی نبودهام از کودکم بساز یکی مثل «مسلم ت» حُسن ختام شعر گریزی ز روضه نیست ایکاش قـصه بود اسیری مَحرمت
: امتیاز
|
آغاز ماه محرم و مناجات با سیدالشهدا علیه السلام
رحمت بر آنکه با تو من را آشنا کرد اسـم تو را بُـردم مـرا زهـرا دعا کرد هرکس به یک نوعی به درد روضهات خورد کـشـتی تو بر آب افـتـاد و چـهها کـرد حُـرِّ ریـاحـی با تـو شـد حُـرِّ حـسـیـنی در محضر تو میتوان مس را طلا کرد ماه خدا یک شعبهاش ماه حسین است خیلی جوان در ماتمت رو به خدا کرد در دسـتـه سـیـنـه زنـی یــادم نـرفــتـه بـابـای من آمد مـرا وقـف شـمـا کـرد جانم به این آقا! که هر چه توبه کردم بیمعـطلی برروی من آغوش وا کرد سوگند بر زهرا که محتاج کسی نیست دستی که بار روضهات را جابه جا کرد یابن الشبیبی گفت و دلها زیر و رو شد اینحرف سلطان روضهها را کربلا کرد لعنت برآنکس که سرت را ذبح کرد و لعنت برآنکس که تو را عریان رها کرد
: امتیاز
|
ترسیم وقایع و مصائب عصر عاشورا
و الـشّـمـر جـالـسٌ نـفـس انـبـیا گرفت خورشید تیره گشت و دوباره هوا گرفت دارد تمام عـرش خدا میخـورد زمین و الشمر جالسٌ همه عـالم عـزا گرفت والشمر جالسٌ همه جا زیر و رو شده خـنجر به روی حنجـر آقای ما گرفت و الشمر جالسٌ تن صد چاک روی خاک و الشمر جالـسٌ نفـس مصطفی گرفت زهـــرا کــنــار گــودی گــودال آمــده و الشمر جالسٌ دل خـیـرا لنـسا گرفت و الشمر جالسٌ سر او را گرفت و بعد زینب به روی تـل دم وا احمدا گرفت زینب به روی تل به سر و سینه میزند آنقـدر نالـه زد نـزنـیـدش، صدا گرفت
: امتیاز
|
ترسیم وقایع و مصائب عصر عاشورا
اسب شاه آمد و احوال به هم ریختهاش ریخت بر هم حرم از یال به هم ریختهاش صیحه زد زینب از اقبال به هم ریختهاش کربلا مانده و گودال به هم ریختهاش میدود زینب و میدیـد سـنـان میآیـد شمر در مـعـرکه لبـخـنـد زنان میآید بـیـن گـودال شـهـنـشـاه جـهـان افـتـاده دور او نیـزه و شمشـیر و کمان افتاده سبط خـاتم ولی از تاب و تـوان افتاده چـشم نرگس به شـقـایق نگـران افتاده وا عـلـیـا پـسـر فـاطـمـه تـنـهـا مـانـده وا نـبـیّـا وسـط عـهـد شـکـنهـا مانـده پیرهن چاک و بدن چاک و پُر از زخم تنش یک نـفـر آمده انگـار سـرِ پـیـرُهـنـش از دم تیـغ به هم ریـخـتـه نـظـم بدنش نا نجیب تیر جفا را تو مزن بر دهنش اشکها موج فـشان بر دل ساحل بزنید من چه گویم خودتان سر به مقاتل بزنید شمر با خویش در آن باغچه خنجر آورد پنجهاش را طرف زلف صنوبر آورد نـالـۀ اهـل حـرم را به فـغـان در آورد وای از آنچه که او بر سرِ حنجر آورد امتحان سر شده و وقت قبولی شده است حل این مسئله هم قسمت خولی شده است سر و سامان جهان بر سر نی رفت سرش پا به پایش به سرِ نیـزه میآیـد پسرش میخورد تاب در اطراف سر او قمرش این سفر کرده خدایا به سلامت سفرش مـادر از دور به دنـبـال سـرش میآید بعد از اینها چه به روز پسرش میآید؟
: امتیاز
|
ذکر سینه زنی دهۀ اول محرم ( 12 شب )
پخش سبک طلیعۀ محرم دل زارم، هـوایــی شـده، واسـه کــربــلا، عـزیـز خــدا، یـابـن زهــرا زده شـعـلـه، بـه دل آتـش، غــم نـیــنــوا، شـه سـر جـدا، یـابـن زهــرا گـریـه بـر غـمـت آبـروی من کـرب و بـلای تـو آرزوی مـن یاد حرم دارم، سوز و اشک و ناله بطلب آقاجان، به حق سه ساله الـلهـمّ الـرزقـنـا؛ کـربـلا کربـلا (۳) *********************** به قـربـانِ، غـریـبی که شد، بـه دشـت بـلا، ذبـیـح از قـفـا، آه، واویـلا وَ بعد از آن، که او کشته شد، به آلـش شده، از کـیـنه جـفـا، آه، واویلا اشـک دم بـه دم وامـصـیـبـتـا رنج و غـمِ حـرم وامصیـبـتـا پُر از درد و محنت همه دلها گشته روی زهرایی ها مثل زهرا گشته الـلهـمّ الـرزقـنـا؛ کـربـلا کربـلا (۳) *********************** ***************** حضرت مسلم ***************** میا کوفه، ببـین مسـلـمت، شده در به در، در این کوچهها، یابن زهـرا میـا کـوفـه، شود بـعـد تو، ز اهـل سـتـم، به عـقـدت جـفـا، بابن زهـرا ای امــام من فــخـر عـالـمـیـن سلام عـالـمـین بر تو یا حسین اگرچه از غصه، شده جان بر لبم در این شهر کوفه شده جان بر لبم واویلا یا حسین، کوفه میا حسین (۳) *********************** به چـشم دل، ببـیـنم رود، در این کوچهها، سرت روی نی، وا مصیبت خورد سنگِ، جفا به سرت، دل خواهرت، شود خون ازین، درد غربت ای پـسر عـمـو جـان فـدای تو سـفـیـر تو شـود جـانـفـدای تو بر سردارم و گریم در عزایت ای شهید بی سر بمـیرم برایت واویلا یا حسین، کوفه میا حسین (۳) ***************** ورود به کربلا ***************** رسد بر گوش، ز صحـرای غـم، خـدا دم به دم، صداهای بس آشـنایی امان ای دل، که یک کـاروان، به اشـک روان، شده مُـحـرم کـربلایی نــیــت حــــرم یــــاری ولـــی صاحب این عـلـم عـباس علی پیچیده در صحرا، عطر یاس و لاله بر دوش اکبر بود،دختری سه ساله واویلا واویلا، خـیـمه نزن اینجا (۳) *********************** مدیحه خـوان، به این کاروان، زِ پیـر و جـوان، بُوَد تا ابـد کل افـلاک وَ در محـمل، بود بانویی، که در قدر و جاه، بود رتبهاش فوق ادراک دخـتـر عـلی نـور هر دو عـین دریای صبر و غم یاور حسین یک روزی این بانو شود اسیر غم همسفر گردد با یک عده نا محرم واویلا واویلا، خـیـمه نزن اینجا (۳) ***************** حضرت رقیه ***************** پدر جـانم، ببـیـن دخـترت، شده قـد کـمـان، ز هجـران تو، یابن زهـرا چه گـویـم من، که جـان و دلـم، بود تـا ابـد، پـریـشـان تـو، یابن زهـرا روی نـیــلـی ام را بـبـیـن پدر آثـار سـیـلـی ام را بـبـیـن پـدر بُود به رسم عشق، ای دین و دنیایم موی سپـیـد من، گواه غـمهایم ابـتـا یا حسین، خـوش آمدی بابا (۳) *********************** کجا بودی، به هـر منـزل و به هر رهـگـذر، عـدو زد مـرا بی بـهـانـه و عـمّـه در، هـجـوم جـفـا، بـه من از وفـا، سـپـر گـشـتـه بـر تـازیـانـه گرچه ای پدر با غـمت خوشم خیلی خجالت از عمه میکشم جان علی اکبر جان علی اصغر حالا که آمدی مرا با خود ببر ابـتـا یا حسین، خـوش آمدی بابا (۳) *************** اصحاب امام حسین **************** به اصحـابت، قـسم یا حـسین، مرا کـن فـدا، به راه غـمـت، یابن زهرا دلم خـواهد، شبـیـه حـبیب، شوم مُـحـرِم و، شوم مَـحـرَمَت، یابن زهرا ای صـحـابــهات یــاران خــدا مکن مرا شـها از خودت جـدا یـا لـیـتـنـا کنا مـعـک ذکر لبـم سائلت هستم و دلخـون زیـنـبم مولای عـالمـین، سیدی یا حسین (۳) *********************** دلـم خـواهـد، چو عـابس شوم، به راهـت فـدا، عزیز خـدا، یابن زهرا چو هـفـتاد و، دو تن یـار تو، شوم مبـتـلا، به عـشـق شـما، یابن زهـرا راه تـــو ره بــــنـــدگـــیّ مـن جان دادن از غمت زندگی من ای شهید عطشان، مظلوم نینوا رزق شهادت را، قسمتِ ما نما مولای عـالمـین، سیدی یا حسین (۳) ************** حضرت قاسم و عبدالله *************** دلـم دارد، بـه مـاه عـزا، هـوای بـقـیـع بـه ذکـر حـسن یـا حـسـن جـان مدیـنـهای، شده حـال من، به یـاد حـسن، به سـوز دل و چـشـم گـریـان یــاد قــاســم و عــبــدالــلــهِ او بـه راه غـم شده دل هـمـره او پیدا شد در قلبم، با حزنی درسینه راهی از کربلا تا شهـر مدینه یا حسین یا حسین، عمو جانم حسین(۳) *********************** دو آقا و دو صاحـب سخـن، گـلان حسن، چُـنـان یاسمن هر دو پـرپـر به مـیـدانِ، جـهـاد از وفـا، شـده هـر دو تـا، فـدا جـانـشـان، بهر دلـبـر دو گــل حــسـن در کـــربـبـلا مجروح و بی کـفن در کـرببلا ذکر محبین شد، با سوز و اشک و آه جانها به قربان، قاسم و عبدالله یا حسین یا حسین، عمو جانم حسین(۳) ***************** حضرت قاسم ***************** به لـب هـای، من احـلا عـسـل، شده از ازل، دل پُـر غـمِ، من اسـیـرت عـمـو جـانـم، اجـازه بـده، بـرم جـانـم و، کـنـم قـربـانـی تـو مـسـیـرت نــور دیــدۀ بــابــام حــســـنــم خاک زمین عشق میشه کـفـنم زیر تـیغ دشمن، معـراج قـلـبمِ صد بارم جان بدم، برات بازم کمِ یا حسین یا حسین، عمو جانم حسین(۳) *********************** عـزای او، عـجـب داغـیـه، ازیـن مـرثـیـه، غـم دل شـده، بـی شـمـاره امـان از اون، زمـانی که شد، تن یـوسـفِ، حـسن از جـفـا، پـاره پـاره نـوجـوانـی که شـد فـدای دیـن پاهاش کشیده شد بر روی زمین ذکرش یا حسینِ، زیر تیغ و دشنه رو خاکا جان میده، با لبهای تشنه یا حسین یا حسین، عمو جانم حسین(۳) *************** حضرت علی اصغر *************** علی اصغر، گـل پرپـرم، نزن دست و پا، روی دست من، ای عزیزم بمـیـرم من، که تو کـربـلا، به جز قـنـداقـه، نداری کـفـن، ای عـزیـزم میکـنم با تو درد و دل عـلـی که هستم از رخ تو خجل علی سرباز شیر خواره، یار خونین حنجر سرت بُریده شد، از تیر آن کافر ای لالۀ پرپر،لای لای علی اصغر(۳) *********************** تن خونیت، روی دست من، وَ من حیران و، پُر از غـربت و اضطرابم بـبـین بابا، چـشـمای مـنـو، که پـر اشـکـم و، خـجـالـت زده، از ربـابـم من چطور بِرَم، به سوی حرم جواب مادرت رو من چی بدم محـبـتت بابا تو رگ و خـونـمِ نـگــاه آخــرت قــاتـل جــونــمِ ای لالۀ پرپر،لای لای علی اصغر(۳) *************** حضرت علی اکـبر **************** تو رفـتی و، به صحرای عـشق، شده ای عـلی، غـمت قـاتـل جـان بابا علی جانم، بگو بر پـدر، تو میدان چی شد، که شد پیکـرت، اربـاً اربا دست و پـا نـزن نــور دیــدهام بـبـین که از غـمِ تو خـمـیـدهام تو کربلای غم، برا شاه بی سر برابر بود داغِ پـسر و بـرادر ولـدی یـا عـلـی، ولـدی یـا عـلـی (۳) *********************** به انـدوه و، به آه ای عـلـی، هـمه کـائـنـات، بـرا مـاتـمـت بـی قـرارن جــوانـان، بـنـی هـاشـمـی، هـمـه آمـدنـد، تـنِـت را بـه خـیـمـه بـیــارن بـر روی عـبـا پـیـکـرت علی فدای زخـمای حـنجـرت عـلی بـمـیـرم برای جـراحـات تـنت جای سالم نبود بر روی بدنت ولـدی یـا عـلـی، ولـدی یـا عـلـی (۳) ***************** حضرت عباس***************** بیا داداش، ببـین عـلـقـمه، چه غـوغـا شده، وَ دست من از تن جـدا شد گـل زهـرا، بیا و بـبـین، که فـرق سـرم، به ضرب عـمـودی دو تا شد سـرخ اشـک من وامـصـیـبـتـا خـالـی مـشک من وامصیـبـتـا گرفته علقمه، عطری از مدینه شرمنده هستم از، دخترت سکینه ای مهـربان یارم، تویی عـلـمدارم (۳) *********************** ابوفـاضل، میـری ای داداش، میمـانه حسین، با این لشگر بی مروّت به آل الله، جـسارت میـشه، اهانت مـیـشه، دل زیـنب و رنـج و محـنت تــازیــانــه و ســیــلـیِّ جـــفــا گـریـۀ غـربتِ آل مـصـطـفـی جفای تحمیلی، یاس و رنگ نیلی تا تو بودی عباس، کسی نخورد، سیلی ای مهـربان یارم، تویی عـلـمدارم (۳) ***************** شب عـاشـورا ***************** شب آخـر، از عـمـر حـسـین، رسیـد و دلـم، به یاد غـمـش، شد خـدایی با شـورِ عـشق، مـیـشه از کَـرَم، به یـاد حـرم، دل عـاشـقان کـربـلایی آخـریـن شـب از عـمـرِ دلـبـرِ فردا تن حسین چاک و بی سرِ امشب اشک و ناله، فردا تیغ و دشنه جان میدن هفتاد و، دو یار لب تشنه واویلا واویلا، شد شب عـاشـورا (۳) *********************** میگه زینب، با شور و نوا، ببین یا حسین، غـم و غـربتِ خواهرت را گـل زهـرا، عـزیـز خـدا، ایـشـالله که من، رو نـیـزه نـبـیـنـم سـرت را بـعـد تو جـانـم گـرچـه بـر لبِ پـرچـم تـو روی دوش زیـنـبِ ذکرمه از فردا، با چشمهای گریان صلّ الله علیک، یا ذبیحَ العطشان واویلا واویلا، شد شب عـاشـورا (۳) ***************** روز عـاشـورا ***************** حـسـیـن مـن، تـجـلّـی رب، شـه تـشـنـه لـب، نـرو کـه دلـم بـی قــراره حـسین من، تو داری مـیـری، وَ از بعـد تو، کار اهـل بیت، زارِ زاره ای عــزیـز من ای تـاج سـرم آهـسـتـه تـر بـرو ای بــرادرم آهسته تر برو به جان مـادرت جانم بر لب شد از، وداعِ آخرت واویـلا واویـلا، الــوداع یـا اخــا (۳) *********************** خـدا حـافــظ، عــزیـز دلـم، بـرا غــربـتـت، غــم دل شـده بـی کــرانـه تو و نـیـزه، من و کـعـب نی، تو و خـنجـر و، من و سـیـلی و تـازیانه دست و پا نزن پیش خواهرت لعنت حق بر اون خصم کافرت بُـرو خـدا حـافـظ یا ابا عـبدالله قـرار مـا بـین گـودال قـتـلگـاه واویـلا واویـلا، الــوداع یـا اخــا (۳) ***************** شـام غـریـبان ***************** آتـش شعـلـه، زد از خـیـمهها، وَ آل عـبا، همه بین این دشت و صحرا یـه دخـتـر با، دل مـبـتـلا، به درد و بـلا، شـده ذکـر لـبـهـاش یا زهـرا مـیگـه بـابـا دل پُـر شـرر شده لـباس دخـتـرت شعـله ور شده تو شعلهها میگه، با یه دل خونبار تازه شد دوباره، داغ در و دیوار یا زهرا یا زهرا، زینبت شد تنها (۳) *********************** کـار زینب، تو خـیـمه شده، با یک کـوهِ غـم، پـرستاری از حجـتُ الله ولـی پـنـهـان، ز چـشـم هـمـه، داره دم بـه دم، بـرا دلـبـرش نـالـه و آه جسم دلـبرش بی غـسل و کفن بـچـههـای یـتـیم نـالـه مـیـزنن ای عمه امان از، این ظلم تحمیلی درد میکنه جای، ضربههای سیلی یا زهرا یا زهرا، زینبت شد تنها (۳)
: امتیاز
|
ذکر سینه زنی دهۀ اول محرم ( ۱۱ شب )
پخش سبک طلیعۀ محرم از کـودکـی سـیـنـه مـیزنــم وقـف حـسین شد سـر و تـنم تـا کـه نـفـس تـوی سـیـنـمـه من از حـسـیـن دل نـمیکـنـم کاش ای خدایا، امروز و فردا * از خدمتم راضی بشن علی و زهرا کاش ای خـدایا، نـوکـر بـمانم * تا جان بـدم تو روضههای شاه تنها بــنـگـر پـریــشـانـم حــسـیـن بـا گـریـه مـیخـوانـم حسین فـــدای تـــو جــانــم حـسـیـن یا لـیـتـنا کـنـا مـعـک* یا لـیـتـنا کـنـا مـعـک* یا لـیـتـنا کـنـا مـعـک ****************** عـمـریه تو روضه میشـینم اشک غـم از دیده میچـیـنـم ایــنــه امـــیــــدم دم آخـــــر آقــا بــیــایـی بــه بــالــیــنــم میـده شهـادت، این سیـنـۀ من * عـمری برای داغ تو سیـنه زدم من آقــا دعــا کـن، کـه آرزومـه * کـشته بشم تو راه تو گر چه بدم من شــاه غــریـب و بــیکــفــن ای کُــشــتــۀ دور از وطــن کـاشکـی که بـودم بـا تو من یا لـیـتـنا کـنـا مـعـک* یا لـیـتـنا کـنـا مـعـک* یا لـیـتـنا کـنـا مـعـک **************** مسلم بن عقیل **************** من پـیـک خـون خـدا هـستم در به در کـوچـههـا هـسـتـم تـنـهـا و بـیکـس گــرفــتـار ایـن مـردم بــیوفــا هــسـتـم کردم وصیت، پیکی فرستـنـد * نیا که کـوفه شهر نیـرنگ و فـریبِ کاش مینـوشتم، نـامه به آقـا * اینجا کسی که با عـلی باشه غـریبِ کـوفـه خـودش کـربـبـلاسـت شهـر غـم و رنـج و بـلاست مهـمان کـشی ایـنجا رواست کـوفـه نـیـا آقـای مـن* کـوفـه نـیـا آقـای مـن* کـوفـه نـیـا آقـای مـن ****************** من گرچه غمگین و دلگـیرم راضی از این درد و تقدیرم شـد عــزّت، و افـتـخـار مـن که بـا لـب تـشـنـه میمـیـرم بـاکی نـدارم، من از شـهـادت * وقـتی که جـانـم نـذر شـاه عـالـمینِ این اشک و آه و، دلشوره من * تـنـهـا بــرای داغ طـفـلان حـسـیـنِ حــالا که در تــاب و تـــبــم ذکــر حــســـیــنِ رو لـــبـــم دل نــــگـــــران زیـــنـــبـــم کـوفـه نـیـا آقـای مـن* کـوفـه نـیـا آقـای مـن* کـوفـه نـیـا آقـای مـن **************** ورود به کربلا **************** خـیـمـه نـزن ای حـبـیب من ای آشــنـــای غـــریـب مــن تـرسـم از ایـنـه شود ایـنـجـا درد جــدایــی نـصـیـب مــن آشفـته حـالم، دلـشوره دارم * داغ تو را حس میکنم بر روی دوشم حس میکنم که، تو این بیابان * باید برای مـاتـمت مـشکـی بـپـوشم مـیمــیـرم ایـنـجـا از غـمـت از غــربـت و یــــار کـمـت از نــــــالـــۀ دم بـــه دمــت خـیـمه نـزن بـرادرم * خـیـمه نـزن بـرادرم * خـیـمه نـزن بـرادرم ****************** مـیســوزم از ســوز آه تــو جــانــم فـــدای نــگـــاه تـــو بــاور نــدارم کـه مـیبـیــنـم بـا چـشـم خـود قـتـلـگــاه تـو انـگـار برادر، دارم میبـیـنـم * که قـامـتت از مـاتم سـقـا شـکـسـته گوئی برادر، دارم میبـینم * آن لحظهای که شمر روی سینه ات نشسته انـگـار مـیبـیـنـد خـواهـرت خـنـجـر بـه روی حـنـجـرت جـــدا شــده از تــن ســـرت خـیـمه نـزن بـرادرم * خـیـمه نـزن بـرادرم * خـیـمه نـزن بـرادرم **************** حضرت رقیه **************** عـمّـه چــرا بــوی نــان آمـد از چـشـمت اشک روان آمد حـسی بـهـم میگه که بـابـام آمـــد ولــی بـینــشــان آمــد دلـتنگ بابام، چیزی نمـیخـوام * جـز دیـدن روی دل آرای پــدر را سر میگذارم، بر روی ماهش * تا که ببوسم روی پُر خون قـمر را این چــیــه تـو طـشـت طـلا خــوش آمــدی ســلام بــابــا دیـــر آمــدی پــیــشـم چـــرا بابای خوب من حسین* بابای خوب من حسین* بابای خوب من حسین ****************** عــمــه بـرام گـریـه میکـنـد واسه مـوهـام گـریه میکـنـد شـبـهـا هــمـش از کــبــودی پـلک چـشـام گـریـه میکـنـد یـادم نـمـیره، میگـفـتـی بـابـا * مـوی سر دخـتـر باید بـلـند بـمونه سرم شکست و، موهای من سوخت * حالا دیگه گل سر من لخته خونه بـال و پـرم مـرهـم میخـواد پـلـک تـرم مـرهـم میخـواد زخـم سـرم مـرهـم میخـواد بابای خوب من حسین* بابای خوب من حسین* بابای خوب من حسین *************** عبدالله ابن الحسن *************** واویـلـتـاه قـتـلـگـاه غـوغاس خیلی عمو بیکس و تـنهاس عـمّـه بـایـد مـن بـرم مـیـدان حالا سر پـیـکـرش دعـواس دارم میبـیـنـم، بـاران تـیـر و * نیزه میباره رو سر عـمو حـسیـنم چیکار کنم من، که لشکر شمر * افـتاده جـان پـیکـر عـمـو حـسـیـنم عـــمــه رهــایــم کــن بـــرم مــیـــاد صـــدای دلـــبــــرم صـــدای زهـــــرا مــــادرم جـانـم فـدای تو عـمـو* جـانم فـدای تو عـمـو* جـانم فـدای تو عـمـو ****************** روی تنت پـر شـده خـاشاک افـتادی اینجا چرا صد چاک مـن انـتـقـامت رو میگـیـرم خــون خــدا ای شـه افـلاک پیش نگـاهت، میجنـگـم حالا * یا خـون قـاتل های تو بریـزه یا من دستم فـدای، لـبهای تشنه ات * از این به بعد جسارت سه شعبه با من رو جــســـم تـو فـــدا شـــدم آئـــیـــنـــۀ ســــقــــا شـــــدم بــیدســت کـــربـــلا شــــدم جـانـم فـدای تو عـمـو* جـانم فـدای تو عـمـو* جـانم فـدای تو عـمـو **************** قاسم بن الحسن **************** سـر بـنـد یـا فـاطـمـه بـسـتـم شـیـر افکـنِ ضـربۀ شـصتـم شــاگـرد رزم ابـاالـفــضــلـم من قـاسـم بن الحـسن هـستـم تو کـربـلام تا، که جـای بـابـا * جـنگ جـمل بر پا کـنم جای مدیـنه طوفـان شده باز، تو سینۀ من * خـون تـمـام این سـپـاه پـای مـدیـنـه مـن لــشــگــر خــون خــدام غـیرت میبـاره از چشم هام خــــون عــــلـیِّ تــو رگـــام من مجـتـبای کـربلام* من مجـتـبای کـربلام* من مجـتـبای کـربلام یا لـیـتـنا کـنـا مـعـک* یا لـیـتـنا کـنـا مـعـک* یا لـیـتـنا کـنـا مـعـک ****************** آه ای عمو من کمین خوردم زخم جگر روی زین خوردم بـرس بـه فـریـاد ســربـازت از روی مرکب زمین خوردم تا که نفـس هـست، بیا کـنارم * تا روی مـاهـت را دم آخـر بـبـیـنـم اما عـمو جان، طاقـت نـدارم * تو را غریب و بی کس و مضطر ببینم بـبـیـن چـقــدر زیــبــا شــدم چـه خـوش قـد و بـالا شـدم شــکـــــر خـــدا فـــدا شــدم من مجـتـبای کـربلام* من مجـتـبای کـربلام* من مجـتـبای کـربلام ************** حضرت علی اصغر ************** داره مـیســوزه دلــم عــلـی از داغ تــو حـاصــلـم عـلـی میدونی که عـاقـبـت میشه شــرمـنـدگـی قـاتــلـم عــلـی دارم میسوزم، که پیش دریا * این خیمهها حتی یه قطره آب نداره کردم دعا تا، شاید علی جان * از آســمـان کــربـلا بــاران بــبــاره ســــرِ تــــو آویِِـــزان شـــده جـسـم تـو نـیـمـه جـان شـده کــار ســـپـــاه آســـان شــده لای لای علی، لای لای علی* لای لای علی، لای لای علی* لای لای علی، لای لای علی ****************** با قـلب خـون میبـرم تـو را ای غــنـچـۀ پــرپــرم تـو را زیـر عــبــا مـیبــرم حـــرم ای طـفـلـک بـیسـرم تـو را چی کار کنم من، کجا برم من * جان میده مادرت اگر تو رو ببینه در پشت خیمه، یا توی صحرا * باید تو را خاکت کـنم راهـم همینه شــرمـنــدهام مـن از ربــاب کـشته تو را یک قـطـره آب لای لای علی آرام بـخـواب لای لای علی، لای لای علی* لای لای علی، لای لای علی* لای لای علی، لای لای علی *************** حضرت علی اکبر ************** حـرفی بزن ای عـلـی با من میمیـرم از داغت اینجـا من ای قـــوت زانــــوی بـــابـــا افـتــادی افــتـادم از پــا مـن از جا بـلـنـد شو، هـستی لـیـلا * هـیچ کس به فـریاد من تـنها نمـیاد میخوام تو را باز، بغل بگیرم * اما دیـگه دسـتـای من بـالا نـمـیـاد ای هــسـتـی ام ؛ ای اکــبـرم دارد مــیســوزد جــــگــرم عـــمــه رســیــده از حـــرم ای وای عـلی اکـبـرم* ای وای عـلی اکـبـرم* ای وای عـلی اکـبـرم ****************** ایـنـجـا تو را کـوفــیـان زدند بـا کـیـنـه بـا نـیــزههــا زدند یـــاد غـــم مـــادر افـــتـــادم تــا کـه تـو را بـیهــوا زدند هر جا که میرم، گل داده جسمت * باید چقدر لاله از این صحرا بچینم آه ای علی جان، سختِ که تنها * جـسم تو را میـان این عـبا بچـیـنم سخت است تو را ای اکـبرم بـه ســمــت خـیــمـه بــبــرم بــایــد بـیــان اهـــل حــــرم ای وای عـلی اکـبـرم* ای وای عـلی اکـبـرم* ای وای عـلی اکـبـرم *************** حضرت عباس **************** افــتــادی و لـشـکــرم افـتــاد افــتـادی و خـواهــرم افـتــاد ادرک اخــا گـفــتـی و دیــدم تـو قــتـلـگــاه مــادرم افــتـاد وقتی برادر، افتادی از زین * از غصهات در خیمهها افتاده خواهر جسمت برادر، صد پاره گشته * الْآنَ انْـكَـسَـرَ ظَـهْـرِی؛ ای بــرادر آه ای امــــیـــر لـــشــگـــرم خــیـز و بــبــیـن بـی یـاورم داغــت شــکــسـتـه کــمــرم سـقّـای دشت کـربـلا * سـقّـای دشت کـربـلا * سـقّـای دشت کـربـلا ****************** تــنــهــا امــیــد قــیـــام مــن پـشـت و پــنــاه خـــیــام مـن تـا که تـو هـسـتی حـرم امـنِ ای ذوالــفــقــار نــیـــام مــن حالا که جسم، تو روی خاکِ * انگار داره پشت همه عالم می لرزه ای غیرت الله، برخیز و بنگر * دشمن کمینم را کشد با تیـر و نیـزه گـر چـه شـده دسـتـات قــلــم تـکــیـه بـزن بـه ایـن عــلــم دشـمــن رســیــده بـه حــرم سـقّـای دشت کـربـلا * سـقّـای دشت کـربـلا * سـقّـای دشت کـربـلا ***************** شب عاشورا **************** آمـــد شـب آخـــر حــســیــن دلــواپـس خــواهــر حـسـیـن بـا چـشـم تـر مـثـل پــروانـه مـیگـرده دور سـر حـسـیـن صحـرا گرفـته، بوی جدایی * میبـاره اشک فـاطمه از چشم زینب تو اوج گـریه، با هر بهانه * میگـرده دور قـامت مـولایـش امـشب غــوغـایـی شـد تـو کــربــلا از آســمـــان خــیــمـــههــــا مـیبــارد بـــــاران عــــــزا واویـلــتـاه واویـلـتـاه * واویـلــتـاه واویـلـتـاه * واویـلــتـاه واویـلــتـاه ****************** شد کـربـلا غـرق اشک و آه دارد بــرا شـــاه بــیســپـــاه یـه مــادر قــد خـــمــیــدهای روضه میخـونه تو قـتـلگـاه روضه میخونه، از داغ فردا * از پیکری که میره زیر سم مرکب در عـصر فـردا، یکّـه و تنها * فـریـاد وا مـحـمّـدا سـر داده زیـنـب مـیخـوانـد از شـتـاب تـیــر از اصـغــر بـــدون شــیـــر از گـــریـــۀ بــابــای پــیـــر واویـلــتـاه واویـلـتـاه * واویـلــتـاه واویـلـتـاه * واویـلــتـاه واویـلــتـاه *************** قتلگاه سیدالشهدا *************** هـر جـوریــه پــاشـو بـرادر از قـتـلـگــاه زیـنـب و بــبـر مــانــدن مـیــان نـامــحـرمـا سـخـتِ بـرا دخـتــر حـیــدر پشت پناهم، پاشو کمک کن * باید بـرم خـیمه ولی می لـرزه زانوم چشمهای خیسم، سیاهی میره * نمیزاره از جا بلـند شم درد پهـلـوم بـرات بـمـیــره خــواهــرت خـاکـی شــده مــوی ســرت جــدا شـد از هــم پـیـکــرت بـــرادر غـریـب مـن* بـــرادر غـریـب مـن* بـــرادر غـریـب مـن
: امتیاز
|
ذکر سینه زنی دهۀ اول محرم ( ۱۰ شب )
پخش سبک طلیعه ماه محرم سلام ای عـزیـز دو عـالـم سـلام ای شـهـیــد مُــحــرّم شده دیـن حـق از تو زنـده بـود اسـم تـو اســم اعــظـم تو دریای رحـمت تو خـون خـدایی شه تـشـنـه لـب در صف كـربـلایی به دوش نـبـی جـای تـو بـوده اما؛ سر جـدایی شدی محروم از مهر مادر* شدی پامال پای لـشگر* به غارت رفت از تو انگشتر غـریـب مــادر یـا ثـارالله* غـریـب مــادر یـا ثـارالله* غـریـب مــادر یـا ثـارالله ************************************************** نــســیــم مــحــرم وزیـــده قـد و قـامـت مـه خـمــیــده مـرا لـطـف زهـرا دوبـاره بـه بـزم عـزایـت كـشـــیده بـه درگــاه تـو آمـدم دیــده گــریـان شدم مـیهـمان تو ای تـشـنه مـهـمان بـود حـال من حـال حُـرّت كه آقـا؛ شد پشـیمان به یاد غـمهایت میسوزم* به یـاد لـبهـایت میسـوزم* به یـاد آوایـت مـیسـوزم غـریـب مــادر یـا ثـارالله* غـریـب مــادر یـا ثـارالله* غـریـب مــادر یـا ثـارالله ************************************************** فــدای تـو و بــچــههــایـت فــدای تـو و خــاك پــایـت الـهـی كه روزی بــمـیــرم بـرای تـو در كــربــلایـت شـدی خـسـته و تـشـنـه قـربـانی آقا شـدی كـشـته با زجـر طـولانـی آقا شده كار من روز و شب آه و روضه خوانی آقا شد ازنیزه پُرخون پهلویت* شده شانه با نـیزه مویت* نشـسته پنجه بر گـیسویت غـریـب مــادر یـا ثـارالله* غـریـب مــادر یـا ثـارالله* غـریـب مــادر یـا ثـارالله *******************مسلم ابن عقیل********************** مـنــم سـر بـه دار تـو آقــا كه در كـوچه افـتادم از پـا بـه تـو نـامـه دادم بـیــایـی خجل هستم از روی زهرا نـمـانـده بـرای تو در كـوفـه یـاری به غیر از من اینجا تو محرم نداری شـده كـار سـردار تو از غـریـبـی؛ آه و زاری میاورهمراهت اصغر را* میاور همراهت دختر را* میاور همراهت خواهر را واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا ******************* ورود به کربلا ********************* شده جـسـم عـالم پر از تب شـده سـیـنـه از غـم لـبـالب به جاه و جـلال و شكوهی پـیـاده شـد از نـاقـه زیـنـب عــصـایـش شـده شـانـۀ مــاه لــیـلا ركـابـش شده دست و زانـوی سـقـا میآیـد بگـوش دل از این بـیـابـان؛ آه زهــــرا رسد از این صحرای سوزان* شمیم اشك و آه و هجران* ندارد اینجا ابر و باران واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا ************************************************** در این سو همه مست دلبر در آن سـو سیـاهی لـشـگر در این سو همه با خـدایـند در آن سو شده جـمعِ کافـر شده خـیـره چشمان زینب به یارش الــهــی نـیـفــتـد گـره بـیـن كــارش الهـی نـبـیـند شده شـمـر و خـولی؛ همجوارش الهی زینب در این صحرا* نبیند غرق خون یارش را* شـده پـامـال زیـر پـاهـا واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا *******************حضرت رقیه ********************** مـنـم دخـتـر مـو پـریـشـان مـنـم حـوری دیـده گـریـان مـرا بـا خـودت از خـرابـه بـیـا و بـبـر ای پـدر جــان پـدر بـعـد تـو سـایـبـان سـرم رفـت رمـق از تن خـسته و پـیـكـرم رفت شدم مثل زهـرا بـبـین چـهـرهام به؛ مادرم رفت شـدم آواره بـیـن صـحـرا* لـباسـم پـاره شـد ای بـابـا* شده زخمی جسمم سرتا پا واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا ************************************************** مـن آن درد پُـر مـاجـرایـم كه با هـر چـه غـم آشـنـایم مرا چـكـمه كـرده نـوازش شـكـسـتـه شـده دنـدههــایـم الـهـی كـه عـمـرم دگـر سـر بـیـایـد نـفـس در گــلـویـم بـه آخـر بـیــایـد چنان كنده شد موی من كه بعید است؛ در بیاید مرا تا كه بـیبـابـا دیـدنـد* الـنـگـوهـایم را دزدیـدنـد* مرا هو كردند و خـندیـدند واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا ******************عبدالله بن الحسن ********************* عـمـوی بـه خـون آرمـیـده كه جـان بر لـبانت رسـیـده بـمـیـرم نوك تـیـر و نـیـزه به مـوی تو شـانه كـشـیـده تـرك خـورده مثل كـویـری زبـانت ز بس رفته خون از تو رفته توانت رسـیـدم كه قـاتـل برد نـیـزهاش را؛ از دهـانت سپـر میسازم دستـانـم را* دهـم دستانم را چون سـقـا* زنــــم از دل داد وا اُمــا واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا ************************************************** منم از تو و قوم و خویشت كه حـالا رسـیـدم به پیـشت چـگـونـه بـبـیـنـم كه قـاتـل زند پنجـهاش را به ریشت رسـیـدم كه اینـجـا نـمـانی تـو تـنهـا مكـش ناخنت را روی خاك صحرا بـمـیرم كه كوبـیـده گـشتـه تنت از؛ رد پــاهــا من از جام عشقت هستم مست* حلالم كن كه خون این دست* به روی ماه رویت بنشست واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا *******************قاسم بن الحسن ********************* كـجـایــی عــزیــز بــرادر كجایی گـل سـرخ و احـمر كجـا گـم شدی بین صحـرا صــدایــم بــزن بـار آخــر یـتـیـم حـسن در بـرم میـدهـی جـان فـتادی چو غـلـطان به خاك بـیـابان تنت مثل گـل وا شده بسكه گـشـتی؛ نیـزه باران شـمیم خـون بویت واویلا* شده در هم رویت واویـلا* كـشیـده شد مـویت واویلا واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا ************************************************** ز غم نجمه در خیمه مانده بـرای تو مـرثـیـه خـوانـده چه كس سینهات را شكسته به تـو ارث زهـرا رسانـده تو را مـیبـرم گـرچه جـانی نـدارم ز داغ تـو دنـدان به هـم میفـشـارم چنان اکـبـرم ای گـل من به رویت؛ سر گذارم ز داغت شد نجمه آزرده* خسوف خون نورت را بُرده* گـل شادم گـشتی افـسرده واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا ***************** حضرت علی اصغر******************** قــنــاری خـامــوش مــادر ز آغـــوش بـابـا زدی پــر خـدا تـسـلیت گـفـتـه داغت غــم تـو نـیـایــد بــه بــاور پریـدی تو از بیـن گهـواره اصغـر ببـین مـادرت گـشته بیچاره اصغـر گـلوی نحـیـف تو و قـلـب من شد؛ پاره اصغر دلـم بیسـامـان شد لالائی* سـرت آویـزان شد لالائی* نـوایم سـوزان شد لالائی واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا ************************************************** بـبـیـن صبـر بابـا سـر آمد بـبـین لـرزه بر پـیـكـر آمد از این تیر مرد افکنی که به حـلـقت از آن لشکر آمد شدم مـات و حـیـران مـیـان بـیـابان ز چـشـمـم بـبـارم به كـام تو بـاران نـهـانت كـنـم تا نـیـفـتـی تـو گـیـر؛ نیزه داران بخواب آرام ای جان بابا* که بعد از این گردی در عُقبا* تو مهـمان دامان زهـرا واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا ****************** حضرت علی اکبر******************** به مـیـدان رود مــاه لـیــلا به لشگر زند شیر صحـرا الـهـی نـیــفـتـد بـه خـاك و نـگــردد تـنـش اربـاً اربــا پــــدر طــاقــت داغ او را نــــدارد به روی پُـر از زخـم او سر گـذارد اگر خـواهرش بهـر یـاری نـیـایـد؛ جان سپارد شكـسـته آمـد بابا سـویش* شكـسته شد خـط ابـرویش* درآمـد لاله بر گـیـسویش واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا ************************************************** ز تـیغ عـدو دست و پا زد پـدر از غـمـش نـالـهها زد عـلـی را عـدو مـثل زهـرا به یك ضـربـۀ بـیهـوا زد شـبـیـه عــلـی شـد شـبـیـه پـیـمـبــر سرش وا شد از ضربۀ تـیغ لـشگـر گـرفـتـه گـلـوی اذان گـوی ما را؛ خون حنجر به هم خورده روی زیبایش* كشد بر خاك صحرا پایش* شده كم سو چشم بابایش واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا ******************* حضرت عباس ********************* عــلــمــدار نـــام آور مــن چه خـاكی شده بـر سر من پُر از عـطـر یـاسی گـمانم شــده زائــرت مـــادر مـن تـوئـی افـتـخـارم كـه والا مـقــامـی زدی در دل شـط ولی تـشنـه كامی بمیرم كه بر جسم نازت سه شعبه؛ زد حرامی به راهـم افـتاده دسـتانت* شده جانم بر لب چون جانت* شده پاره پلـك چـشمانت واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا ************************************************** پر از لرزه گردیده این تن رود تــا فـــلـك نــالــۀ مـن جـمـال تـو گـردیـده درهـم سرت واشد از ضرب آهن شكـسـته كـمـر گـشـتم و قـد خـمیده خـبـر از بـلا بیتـو بر من رسـیـده اگر برنـخـیـزی عـدو دخـتـرم را؛ مـو كـشیده سر بالینت هستم حیـران* كـشم آهی با چشم گـریان* شود زینب بیتو سرگردان واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا ******************* شب عاشورا ********************** شـب آخـر است و رهـایـی جـز آهــم نــدارم دعــایـی الـهـی نـبــیــنــم كـه فــردا تو خـورشید بر نـیـزههایی الـهـی نـبـیـنـم پـس از ظـهـر فــردا تن بیسرت غـرق خـون زیر پـاها الـهـی نـكـوبی سـرت بـر بـیـابان؛ پیش زهـرا شب آخر هست و بیتـابم* ز كابوس فردا بیخـوابم* غـمت چون شمعی كرده آبم واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا ************************************************** ز تـو دیـده را بـر نـگـیـرم بـه دام مـصـیـبـت اسـیــرم دعا كن كه قبل ازتو امشب رسـد بر لـبـم جان بـمـیـرم زن بیكس و خسته در شوره زارم سـرم را ســر زانــویـم مـیگــذارم ز تو دیدههای پُر از خون خود را؛ بـر نـدارم شود صبح فـردا عـاشـورا* سرغـارت بر جـسمت آقا* سر نعـشت میگـرد بلـوا واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا* واویـــلا واویــلا واویــلا
: امتیاز
|
ذکر زمزمه ای دهۀ اول محرم ( ۱۵ شب )
پخش سبک خروج قافلۀ کربلا از مکه از حـریـم کـعـبه عـشق آید آوای جدایی کـاروان آل طـه مـیشــود کـربــبـلایـی جان و جانانه حسین است صاحبِ خانه حسین است یاحسین عزیز زهرا، یاحسین عزیز زهرا، یاحسین عزیز زهرا، یاحسین عزیز زهرا(۲) آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** هست در این عرصهٔ عشق، شیر مردان دلاور قاسم و عون و بُریر و، عابس و عبّاس و اکبر جُـمـلـه فـخـرِ عـالَـمـیـنـند جـان نـثـاران حــسـیـنـنـد یاحسین عزیز زهرا، یاحسین عزیز زهرا، یاحسین عزیز زهرا، یاحسین عزیز زهرا(۲) آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** قلب یاران ولایت غرق شور و بیقرار است بین هفتادُ دو عاشق، یک نفر هم شیر خوار است او بهـشتـش دوش باباست مـقـتـلـش آغـوش بابـاست یاحسین عزیز زهرا، یاحسین عزیز زهرا، یاحسین عزیز زهرا، یاحسین عزیز زهرا(۲) آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** روز تَـرویه خـدایـا سِـرِّ آنها بر ملا شد بهـر حُجّاج شهادت کـربلا دشت مِنا شد هـجـرتی آن زُمـره کردند حج بَـدَل بر عُـمره کردند یاحسین عزیز زهرا، یاحسین عزیز زهرا، یاحسین عزیز زهرا، یاحسین عزیز زهرا(۲) آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) ***********************مسلم بن عقیل *********************** آسمان عـاشـقی را تا قـیامت ماه عـشقـم مسلمم من مسلمم من جان نثار شاه عشقم شد روان اشک از دو عینم مـن فــدایــیِ حــســیــنــم یا حسین میا به کوفه، یا حـسین میا به کوفه، یا حـسین میا به کوفه، یا حسین میا به کوفه آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** ای امان از درد غربت ای امان از بیمُجیبی غیر طوعه یار من نیست بین این شهرِ غریبی پُــر ز دردِ کـوفـه هـسـتـم کـوچه گـردِ کـوفـه هـستم یا حسین میا به کوفه، یا حـسین میا به کوفه، یا حـسین میا به کوفه، یا حسین میا به کوفه آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** وعدههاشان جُمله پوچ است این لعینانِ پُر از ننگ باغ ها و بوستانها گشته تیر و نیزه و سنگ غـم زده در دل شـکــوفـه سـیـدی مــیــا بـه کــوفــه یا حسین میا به کوفه، یا حـسین میا به کوفه، یا حـسین میا به کوفه، یا حسین میا به کوفه آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** بر سر دارالعماره مُضطر و جان بر لبم من هم به فکر غربت تو هم به فکر زینبم من کـوفــیــان وفــا نــدارنــد از شــمـا حــیــا نــدارنــد یا حسین میا به کوفه، یا حـسین میا به کوفه، یا حـسین میا به کوفه، یا حسین میا به کوفه آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) ***********************ورود به کربلا *********************** قلب عالم بر غمی سخت تا قیامت مبتلا شد سیّـد و سـالار زیـنب وارد کـربـبـلا شد زیـن حـریـم کـبــریــایــی مـیرســد بــوی جــدایـی ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** چون رسیده کاروان بر آن زمین سرخ و غم بار خیمههای عشق برپا شد به دستان علمدار او که مـاه بیقـریـنه است او که اُمّـیـد سکـیـنه است ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** ناله زد یک نازدانه با دلی محزون و سوزان کِی پدر ما را به سوی شهر یثرب باز گردان دَر دِلَش جُز درد و غم نیست کِی پدر این چه زمینی است؟ ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** زینب کبری به محمل گشته مَحوِ روی دلبر گِرد او پروانه وارند قاسم و عباس و اکبر وای از ســــوز جــدایــی زیـنـب و روز جـــدایــی ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) ************************حضرت رقیه *********************** من سه ساله قهرمان عرصۀ عشق و وفایم من سه ساله یادگار حضرت خیرالنسایم مونِسَم اشک دو عین است ذکـر من بابـا حسین است آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** ای سُرورِ قلب زهرا آمدی در کنج ویران مقدمت بر دیدگانم ای پدر جان ای پدر جان مـن کــیَــم، نـیـلــوفـر تـو یــــادگـــار مــــادر تــــو آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** در عزای جانگدازت ناله دارد دختر تو رأس تو در دامنِ من پس پدر کو پیکر تو لالـه تَـن بــودی عــزیـزم بـیکَـفـن بــودی عـزیـزم آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** بین که از ظُلمِ لعینان رنگ رُخسارم پریده قدّ این دُخت سه ساله همچو زهرا شد خمیده مـن شــدم ای بـیقــریـنـه مـثــل بــانــوی مــدیــنــه آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** بعد تو از ظلمِ این قوم مُضطر و جان بر لبم من لیکَن ای بابای خوبم شرمسار زینبم من چـونکه میشد عـاشـقـانـه او سِـپَــر بــر تــازیــانــه آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) *********************حر بن یزید ریاحی ********************** من پشیمانم پشیمان سر به زیر از جُرم و عصیان کن قبول این رو سیَه را سیّدی مولا حسین جان میکشم ای شمس رحمت از تـو و زیـنب خـجـالـت آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** در کمال دل سیاهی راه را بر تو بِـبَستم گرچه لطف از تو بِدیدم قلب عترت را شکستم حـالِ زار و سر به زیـرم کاش از این خجلت بمیرم آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** چَکمه بر گردن فکندم گویمت ای شاه دلها کن قبول این روسیَه را جان زهرا جان زهرا هـسـتـم عــبـدِ نــوکـر تـو خــاک پـــای مـــادر تــو آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** منزل من عرش عزّت مقتل من کربلایت پیکرم ای سبط طاها خاک پایت خاک پایت خـصـم قــوم کـافــرم مـن جــان نــثـارِ اکـبــرم مـن آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) ******************** فرزندان حضرت زینب ******************** السلام ای لالههای دشت ایمان و شهامت ای فـدایی های راهِ سرخِ ایثار و شهادت ای فــدایـی هـای مــذهـب نـــوگــلان بـــاغ زیــنـب ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** ذکرتان این بوده با شوق گرچه ما نور دو عینیم بهر حفظ دین و قرآن جان نثاران حسینیم عـبــدِ نـامِ شـاه عـشـقــیـم مـا غـلام شـاه عــشـقـیــم ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** گو زَنَد دشمن به شمشیر بر تن و بر پیکر ما تا که گردد راضی از ما تا قیامت مادر ما تـا شــود آن مَــحـرم راز نــزد ثــارُالَّـه سـر افـراز ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** مادرا ما جان نثاریم بر وصال کوی دلبر جان صد چون ما فدای تاری از گیسوی اکبر درس عشق از تو بگیریم بـهـر حـفـظ دین بـمـیـریم ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب، ای امان از دل زینب آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) ********************** عبدالله بن الحسن ********************** آخرین جانـباز عـشقِ مکتب ثارُالّهَم من اُسوه ایثار و صبر و معرفت عبدالّهَم من بــر عـمــویـم جـانـفــدایـم یـــادگــار مــجـــتــبــایــم ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** من که بودم در همه عُمر، واله و مدهوشِ دلبر گشته از فَرطِ محبّت مقـتَلَم آغـوشِ دلبر بـهـر یــارم جــان نـثــارم عــشــق او دار و نـــدارم ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** تا صدای غربت او در حَرَم آمد به گوشم دادم از کف صبر و گویا از سر من رفت هوشم مـن زِ خـیـمـه پر کـشـیدم سـوی قــربـانـگـه دویــدم ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** گرچه مانند ابوالفضل شد جدا دستم زِ پیکر کاش میدادم به راهِ دلـبـر جانـانهام سر کن قبول از من زِ احسان جـانِ نـاقـابـل عـمـو جـان ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) *********************** حضرت قاسم *********************** ای زِ پا افـتـادۀ من عـاشق و دلـدادۀ من پا مَکِش بر روی این خاک ای برادر زاده من قـاسـمـم ای نـور عــیــنـم چَـشم وا کـن من حـسـیـنم ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** از فَـرَس افتادهای و مُحـرم کوی ولایی خوش به حالت ای عزیزم، زائر خیرالنسایی خونجگـر در عـرش اعلا از غـم تـو گـشـتـه زهـرا ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** ای حَسن را پارهٔ تن ای فروغِ نور داور از جفای اهل کوفه یاسِ جِسمت گشته پرپر چون شدی بشکسته سیـنه زنــده شــد داغ مــدیــنــه ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** گرچه با اَحلا عسل شد حدّ عِشقت بینهایت تشنه لب جان میسپاری میکشَم از تو خجالت ای گُــل بــــــــرادر مــن اَجــر تــو بــا مــادر مـن ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان، ای عمو جانم حسین جان آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) ********************* حضرت علی اصغر ********************* بر دل اهل دو عالَم زَد شَرَر بُغض نگاهش کودک شیر خوارهام شد روی دستم قتلگاهش راه عــزّت را نـشــان داد کودک من تـشـنه جان داد ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** بانگ هل من ناصرم چون شد طنین افکن به صحرا ناگهان در خیمهها شد بین زنها شور و غوغا بــر نــوای حــنــجـر مـن داد پــاســخ اصـغــر مـن ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** کِی عزیز فاطمه من بین مَهدَم بر تو یارم افتخارم این بُوَد که روی دستت جان سپارم طِـفــلـم و پــیــر کـمــالَــم طــالـبِ تــیــر وصـــالــم ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** میروَم به نزد محسن تا شوم مدهوش زهرا میشود در جنتُ الله، مَهدِ من آغوش زهرا ای غــریـب کــربــلایــی من تـو را هـسـتـم فـدایـی ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **********************حضرت علی اکبر ********************* ای گل آلالهٔ من گـشتهای از کـینه پرپر دیده بگشا بر روی من ولدی عـلیّ اکبر ای تــمــام حــاصــل مـن سـوزد از داغـت دل مـن ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** ای که در بین خلایق اشبَهالناسی به جَدّم بسکه داغ تو عظیم است از غمت خمیده قَدّم لالـه گـون شـد پـیـکـر تو غـرق خـون شد پیکـر تو ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** ای رُخِ غرقِ به خونت تا قـیامت آفـتابم چون کنار تو رسیدم دادم از کف صبر و تابم شد خَموش از غم چراغم عــمــهات آمــد سُــراغــم ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** در غمت تا روز محشر آسمان بادا سیه پوش بعدِ تو ای اکبر من شمع صبرم گشته خاموش صیـدِ اعـدا گـشـتـهای تـو اِربـاً اربـاً گــشـتـهای تـو ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان، ولدی عـلی علی جان آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) ***********************حضرت عباس *********************** ای شهید راه قرآن ساقی طفلان ابالفضل چشمِ اهل خیمه گشته از غمت گریان ابالفضل قلب من شد زار و خـسته پـشـتم از داغـت شکـسـته یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** تا صدایت را شنیدم ای تو دلدار و حبیبم دادم از کف ای علمدار نا گهان صبر و شکیبم بـنـگـر ای نور دو عـیـنـم من حـسـیـنـم من حـسـیـنم یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** دست تو از تن جدا و مشک تو خالی زِ آب است تشنه لب در بین خیمه طفل عطشان رباب است یــادگــار حـــیـــدری تــو آرزوی اصــغـــری تـــو یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** ای مقامَت تا قیامت در دو عالَم بیقرینه آید اینجا بر مشامم عطری از یاس مدینه آیــد ایــنــجــا، یــاور مـن بـــوی زهــرا مــادر مـن یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) ************************ روز تاسوعا *********************** روز تاسوعا شد و دل غمزده چون عالمین است ذکر دلهای محبّین یا ابالفضل یاحسین است ســـاقـــیِ جـــام هـــدایـت ای عــــلـــمــدارِ ولایــت یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** روز تاسوعا رسید و پر شده عطر گُل یاس گشته مُحرِم قلب یاران در حریم کفّ العباس کـعـبـهام کـوی ابـالـفـضل قـبـلـهام روی ابـا لـفـضـل یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** روز تاسوعا رسید و در دل ما شور و غوغاست گریهٔ ما نالهٔ ما از غـم جانسوز سقاست جـلـوهای از آفـتـاب اسـت دلخـوشی بهر رباب است یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** چون امان نامه بیاورد، آن لعین بر پور حیدر گشت شرمگین آن علمدار از علی و از پیمبر غـرق شور و زمزمه بود او خِـجِـل از فـاطـمـه بود یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل، یا ابـوفاضل ابالفضل آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) *********************** شب عاشورا ************************ امشبی را شاه دین در بین عترت میهمان است عصر فردا رأس پاکش بر روی نیزه عیان است نـور حـق در کـربـلا بـود مـوسـمِ ذکـر و دعــا بـود یا حسین عزیز زهـرا، یا حسین عزیز زهـرا، یا حسین عزیز زهـرا، یا حسین عزیز زهـرا آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** جلوه گر باشد در این دشت نورِ قَدر و فجر و صافات جمع هفتاد و دو عاشق گرمِ قرآن و مناجات مظهرُ الرّحمٰن حسین است ناطـق قـرآن حـسین است یا حسین عزیز زهـرا، یا حسین عزیز زهـرا، یا حسین عزیز زهـرا، یا حسین عزیز زهـرا آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** آن طرف درعیش و مستی این طرف گرمِ نمازند نافله خوان و دعا خوان غرقِ در راز و نیازند زان میان ناگه در آن شب نـالـه زد از غـصه زیـنب یا حسین عزیز زهـرا، یا حسین عزیز زهـرا، یا حسین عزیز زهـرا، یا حسین عزیز زهـرا آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** امشبی پیچیده در دشت عطر ناب یاس باشد پاسبان اهل خـیـمه حضرت عباس باشد سـوزد از غــم کـل دلـهــا ای امــان از شــام فـــردا یا حسین عزیز زهـرا، یا حسین عزیز زهـرا، یا حسین عزیز زهـرا، یا حسین عزیز زهـرا آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) ***********************روز عاشورا ************************ موسم غمها رسیده، محشر کبری رسیده روز تنهاییِ زینب روز عـاشورا رسیده زین عـزا و درد و مـاتــم قـامـت زهـــرا شـده خــم یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** نیزه و شمشیرِ دشمن بر تن آن نازنین خورد وایْ از آن لحظهای که از روی مرکب زمین خورد گفت زهرا، زار و مضطر ولـــدی غـــریـب مــــادر یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** اهل خیمه زین مصیبت از حرم بیرون دویدند لیکن آنها روی مرکب یار زینب را ندیدند ذکـر آنهـا شد به صـحـرا واحــسـیــنــا واحـسـیــنــا یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** عالَم از این داغ عظمی تا قیامت سینه چاک است خاک ماتم بر سر من که امامم روی خاک است غـرق انـدوه و مِـحَـن شد خاک صحرایش کـفن شد یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) *********************** شام غریبان ************************ هر دل غمدیده از غم شعلهها افروزد امشب در میان وادیِ طَف خیمهها میسوزد امشب بیسـر افـتـاده به صـحرا پــیـکــر فــرزنــد زهــرا یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** یک طرف آن قوم ملعون فکر ظلم و فکر غارت یک طرف طفلی سه ساله فکر یک لحظه زیارت در مــیــان اوج غــمــهــا او شــده دلـتــنــگ بــابــا یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** در میان خیمههای آتشین در آن شب تار حضرت زین العباد است مضطر و محزون و بیمار نــالــه دارد از غـــم یــار زیـنـبـش گـشـته پرسـتـار یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲) **************************** گفته زینب از غریبی تو کجایی نور عینم مـانـدهام تـنهای تنها یـاریَـم بِـنما حـسینم امـشـبـی بـا قـلـب خـسـته نـافــلـه خــوانـم نـشـسـتـه یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر، یا حسین غریب مادر آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا، آه و واویـلا؛ واویـلا(۲)
: امتیاز
|
مدح و شهادت حضرت عباس علیه السلام
نگاه عـلـقـمه خـندیـد و در سجـود افـتاد همین که سایۀ سروش به روی رود افتاد قـدم به آب که زد موج موج طوفان شد عـروس آب بـه پـای مــهِ وجـود افــتـاد عطش ز رنگ نگاه و لبـش نمایان بود به یـاد یـارِ غـریـبی که تـشـنه بود افتاد دو دست پر شده از آب را ز هم وا کرد بـلـور آب ز دستی که میگـشـود افـتـاد لـبـان خـشک به «الله اکـبر»ی تر کرد ادب چـشیـد زبانـش که در شهـود افـتاد به دست مشک و به دل شوق آب آوردن ولی چه حیف، که مشکش در آن حدود افتاد چه صحنهها که ندیـدند نهـر و نخلستان دو دست خیس عـلـمدار را که زود افتاد کمی جلوتر از آن تیر و جسم صد چاکش و ضربهای به سرش خورد تا که خُود افتاد طنـین نالـۀ «ادرک اخـا»ش جـاری شد دگر به خـیـمه نیـامد عـمو، عـمود افـتاد
: امتیاز
|
مدح و شهادت حضرت عباس علیه السلام
در کـنـار شریـعـه غـوغـا شـد سر یک تن بـبـیـن که بلوا شد قمری بود و شد خسوف از خون چـقَـدَر این خـسـوف زیـبـا شد حـرمـلـه با سـه شـعـبـهای آمد و بـــرای زدن مــهـــیــا شـــد تـیـر بـر سـیـنـهاش فـرود آمـد و عـمـود آمـد و سـرش وا شد هرچه تیر آمده به جسمش خورد نـیـزهها هـم یکی یکی جـا شد پـیکـری زیر دست و پا بود وُ بر سـر قـتـل او چـه دعـوا شد هر که آمد یـکـی دو تـا میزد آنــقـَدَر کـه تـنـش مـعـمــا شـد قـطـعـه قـطـعـه تـمـام قـرآنـش عـلـقــمـه، قـتـلـگـاه سـقــا شـد یک برادر تنـش مـقـطـعـه شد دیگـری از کـمـر قـدش تا شد تشنه لب بود و لب نزد بر آب بــاعـث آبـــروی دریـــا شـــد مـــادری آمــده کــنــار پــسـر کـربلا غـرق عـطر زهـرا شد
: امتیاز
|
زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت عباس علیه السلام
بیرون نکش از جای خودش تیغ دو دم را عـباس فـقـط باش و نگـهـدار عـلـم را ای پشت و پناه هـمه برگرد به خـیـمه برگرد و نکن خون به جگر اهل حرم را آرامتر ای مـاه از این منـظـره بـگـذر تا سیر تـمـاشـا کـنـم این چـنـد قـدم را بعد از تو امیـدم به کـسی نیست مبـادا تنها بگـذاری من و این قـامت خـم را یک دست تو مشک است و به یک دست تو شمشیر بـگـذار بـبـیـنـنـد کــرم را و جــنـم را مثل تو کسی نیست اگر هرچه بگردیم تاریخ جهان را و عرب را و عجم را «مـا زنـده به آنـیـم که آرام نگـیـریم» ای قـوم به آخـر برسانـیـد سـتـم را... عباس رجز خواند، یکی را به زمین زد ماندست چه باید کند این فرصت کم را؟ گرزی به هوا رفت و علمدار زمین خورد شاعر دهنش خشک شد انداخت قلم را ای وای که از دست قـلـم کـار نـیـامـد «امشب به حـرم میر عـلـمدار نیامد»
: امتیاز
|
مدح و شهادت حضرت عباس علیه السلام
گریـه كردم، مُـطَـهّـرم كـردند پـاكْ مـانـنـد ســاغــرم كـردنـد اســم تـو آمــد و دلــم پَـــر زد بـه گـمـانــم كــبـوتـرم كـردنـد با نگـاهـی ز چـشـم شـهـلایت خـاكْ بــودم ولـی زرم كـردند پـــدر و مــادرم هـــمــان اول نــذرِ اولاد حـــیــدرم كــردنـد تـا كـه گـفـتـم مُـحـبِّ عـبـاسـم دلِ آلــوده را، حــرم كــردنــد شخـص بیآبـرو چـنان من را پیـشِ مـردم چه محـترم كردند شـك نـدارم كه این مـحـبت را بـه دعــاهـای مـــادرم كـردنـد ســالـیــانـی اسـت آبــرو دارم سالـیـانی ست نـوكـرم كـردنـد یَـابْـنَ امُّ الـبـنـیـن دعــایـم كـن بـاز در عـلـقــمـه صـدایـم كـن دست بر سینه رو به كربوبلا الـــســلام عــلـیــك یــا ســقـــا قــمــر خــانــوادۀ خــورشـیــد صــدقــه دارد ایـن قــد و بـالا پـسـر چـهـارمِ امــیـر حُــنـیـن دسـت بر سـیـنـۀ بـنـیالـزهـرا چشم و ابـروی تو سپاه حسین كـاشـف الـكـرب سـیّـدالـشهـدا سـیــزده سـالـه فـاتـح صـفّـیـن سـومین بچـهْ شیـرِ، شیـرِ خـدا ارمـنـیهـا مُــریــد نـام تـوأنـد شـاهـدم سـفـرههـای تـا سـوعـا نــامِ تـو هـم ردیـف یـا فَـتّــاح چـشـمهـایـت مُـفَـرِّجُ الـغَــمّـاء تو كه هـستی، حسین هم آخـر شـد پـنـاهـنـده بر تو عـاشـورا ســایــبــانِ مُــخَــدّراتِ حـــرم پـشـتْ گـرمـیِّ زیـنـب كُـبـری إعـطـِـنی یـا كـریـم، اَنَـا سائـل مــسـتـجــیـرٌ بِـكَ ابــوفــاضـل دست گـیـرِ هـمـه، خـدایِ ادب دسـت پــروردۀ امـیـر عــرب نسلْ در نسلْ خـاك پـایِ تـوأیم به تو دادیـم دلْ نَـسَبْ به نسبْ سفرهات بهر سائلان پهن است صورتت شیر و خالِ تو، چو رطب مـیكـنـد زنـده یــاد حـیـدر را چین پیشانیات به وقت غضب اســدالــلـه كــربــلا، عــبــاس بِـنـِشـیـن بـا وقـار بـر مـركـب قد كشیدی همین كه روی اسب لشكـر كـوفـیـان كـشـیـد عـقب میشود روضه را تجـسّم كرد با كمی فـكر، رویِ این مطلب تا تو بودی سفر به خیر گذشت ای نـگـهـبـان مـحـمـل زیـنـب تا تو بودی رباب اصغر داشت غرق بوسه سپـیـدی غب غب تـا تـو بـودی نـدیـد یـك مــادر طفـلش از تشنگی كـند لب لب تا تو بودی رقیه معجـر داشت روی دوش تو خواب بود هر شب تا تو بودی كسی اجازه نداشت بـزنـد چـوب خـیـزران بر لب رفـتـی قـلـب کـودکـان لـرزیـد ناله هاشان به خـیـمه ها پـیچـید وای از لحظهای كه غوغا شد رفــتـی و در خـیـام بـلـوا شـد دخـتـری مـشك آب دسـتت داد بر دعـا دست عــمّـه بـالا شـد سـایـهات بـین نـخـلها گـم شد پـسـر فـاطـمـه چـه تـنـهـا شـد تا رسـیـدی كـنـار نهـر فـرات عـلـقــمـه در مـقـابـلـت پـا شـد تـا قـیـامت خـجـل ز لـبـهـایت خــنــكـیهــای آب دریــا شــد جـانـب خــیــمــه راه افــتـادی فـكـر و ذكـرت لــبـان آقـا شـد در كـمـیـنت چهار هزار نـفـر تـیـرهـا در كـمـان مـهــیّـا شـد قــدُّ و بـالات كـار دسـتـت داد چـند صد تیـر در تـنت جا شد بـی هـوا دسـتِ راسـتت افـتـاد دست چپ هم شكـارِ اعـدا شد از سـرِ تـو كـلاه خـوود افـتـاد یـك نـفـر بـا عــمـود پـیـدا شـد آنچنان ضربه زد به فرقِ سرت تـا سـر چـیـنِ ابـرویت وا شـد وای بیدست بر زمین خوردی سجـده گاه تو خـاكِ صحرا شد تــیــرهـایِ كـمـی فــرو رفـتـه خوب بر جـسمِ اطهرت جا شد بـعـدِ سـی سـال یا اخـا گـفـتـی عـاقـبـت مـادر تـو زهــرا شـد دورتـر از تـنـت حـسـین افـتاد هـمـه دیــدنـد قـامـتـش تـا شـد گفـت عـباس خیز و كاری كن رویِ لشگر به خواهرم وا شد دَمِ خـیــمـه زمــان غــارتهـا سـرِ یـك گـوشـواره دعـوا شـد سـنـد ارث بُــردن از زهــــرا با كـف پـا به چـادر امـضا شد پــاسـخ اَیْـنَ عــمّـیَ الـعــبـاس بـود سـیــلـی دشـمـن خــنّـاس
: امتیاز
|
مدح و شهادت حضرت عباس علیه السلام
عـلمدار و یل و سقا ابوالفضل سـلام الله عـلیک یا ابوالفـضل شدی نائل عزیز من از امروز تو به فرزندی زهرا ابوالفضل ****************** به سمت علـقـمه مانـده نگـاهم کجا مـانـدی عـلـمـدار سـپاهـم عمود خـیـمهات وقـتی بخـوابد شود ویران ستون خـیمه گاهم ****************** نگاه دشمـنم سمت خـیـام است کـنار قـتـلگـاهـم ازدحـام است ز خیمه میرسد بوی اسیـری مرو که بعد تو کارم تمام است ****************** نخـستـیـن زائـر تو مـادرم شد دگـر پـایـان کـار لـشگـرم شـد زمین خوردی تو و زینب زمین خورد اسیری رفـتـنـش را باورم شد ****************** دو دست افتاد و بعدش پرچم افتاد به روی خاک ساقی محکم افتاد شکـسته شد سر تو خواهر من دوبـاره یـاد ابـن مـلـجـم افـتـاد
: امتیاز
|
مدح و شهادت حضرت عباس علیه السلام
این جوان کیست که در قبضه او طوفان است آسـمـان زیر سُم مـرکب او حـیران است پـنجـه در پـنجـهٔ آتـش فـکـنـد گـاه نـبـرد دشت از هیبت این واقعه سرگردان است مشک بر دوش فکنده است و دل را در مشت کـوه مردی که هـمه آبـروی میدان است تا که لب تـشـنه نـمانـند غـریـبان امروز میرود در دل آتـش به سر پـیمان است این طرف کوه جوانمردی و ایثار و شرف روبرو قـوم جفا پیشه و سنگـستان است صف به صف میشکند پشت سپاه شب کیش آذرخشی است که غرندهتر از شیران است خیـره بـر خـیـمه زینب شده و مینگـرد کودکی را که تمامی عطش و گریان است سمت خون علقمه در آتش و در سمت عطش خیمهها شعلهور و بادیه اشک افشان است اینکه بر صفحه پیشانی او حک شده است آیههایی است که از سوره الرحمن است
: امتیاز
|
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در شهادت حضرت عباس
رفتیّ و این ماجـرا را تا فصل آخر ندیدی عـبّاس من! دیدی امّا مانند خواهـر ندیـدی آن صورت مهربان را، محبوب هر دو جهان را وقتی غریبانه میرفت بییار و یاور ندیدی هر چند در سینه داری تیری ز دشمن عزیزم امّا در آوردن تـیـر از نای اصغـر نـدیـدی حیرانی یک پدر را با نعش نوزاد بر دست یا بُهت نابـاوری را در چـشم مـادر ندیدی شد پیش تو نا امیدی تیـر نشسته به مشکت مثل من اطراف عشقـت انبوه لشکر ندیدی بر گودی سرد گودال خوب است چشمت نیفتاد چون چشم ناباور من دستی به خنجر ندیدی مجنونی امّا برادر مجنونتر از من کسی نیست آخر تو بر خاک صحرا لیلای بیسر ندیدی
: امتیاز
|
زبانحال حضرت عباس علیه السلام قبل از شهادت
چه اشراقی دل از این لحظههای ناب میخواهد؟ چه شوری سینه از این اشک چون سیلاب میخواهد؟ من از این سیر آفاقی دو چندان میشوم بیدل که چشمی منتظر در خیمه از من آب میخواهد و آن سوتر کسی در دست داسی دارد و حتماً تمام غنچهها را از عطش سیراب میخواهد ادب با دست شستن از دل و دستم به دست آمد مگر درس ادب آموختن آداب میخواهد؟! نمانـده در تـنم دستی و گرنه خوب میدانم محبّت خانهای دارد که دقّ الباب میخواهد بیا موسی که هارونت به رغم سامری خواهان فقط از معجز چشم تو اسطرلاب میخواهد! وضو از خون، اذان با یا اخا، سجادهام صحرا بیا ای بهترین، این لحظهها محراب میخواهد و من ماه بنی هاشم یقین دارم که بعد از این مدینه هر شب از اُمُّ البنین مهتاب میخواهد!
: امتیاز
|